خطاب حضرت على عليه السلام به كعب

 هنگامى كه آن حضرت از جنگ جمل كه در بصره روى داد فارغ شد. سوار مركب گرديد و در ميان صفهاى لشكر حركت كرد تا به ((كعب بن سورة )) رسيد. (كعب از طرف عمربن خطاب قاضى بصره بود او از زمان خلافت عمر و عثمان در بصره به قضاوت مشغول بود، هنگامى كه در بصره فتنه اهل جمل ، عليه امير المومنين عليه السلام بر پا شد ((كعب )) قرآنى بر گردن خود حمايل كرد و با تمام زن و فرزند و اهل خود براى جنگ با آن حضرت خارج شد، (و همگى آنها كشته شدند.)

آن حضرت بر جنازه ((كعب )) عبور كرد در حالى كه او در ميان كشتگان افتاده بود. حضرت على در آنجا درنگ كرد و فرمود:

 ((كعب )) را بنشانيد، او را بين مردگان نشاندند.
فرمود: اى ((كعب )) بن سوره ! آن چه پروردگار به من وعده داده بود يافتم كه تمامش حق بود، آيا تو هم وعيدهاى پروردگارت را كه به تو داده بود حق يافتى ؟ سپس فرمود:

 او را بخوابانيد.
 

خطاب على عليه السلام به طلحه   عد از خاتمه يافتن جنگ جمل و پيروزى حق بر باطل حضرت على عليه السلام در ميان كشته ها حركت كرد تا رسيد به ((طلحة بن عبدالله )) كه آن هم در ميان كشتگان افتاده بود. فرمود:

 او را بنشانيد وقتى نشاندند همان خطاب را به طلحه كرد و پس از آن گفت : ((طلحه )) را بخوابانيد.
يكى از اصحاب عرض كرد:

 اى اميرالمؤ منين ! در گفتار شما با اين دو مرد كشته شده (كعب و طلحه ) كه كلامى را نمى شنوند چه فايده داشت و نتيجه آن چه بود؟
فرمود: اى مرد! سوگند به خدا، آنها كلام مرا شنيدند همان طور كه اهل (چاه بدر) كلام رسول خدا را شنيدند