پایان عمر حضرت یوسف(ع)

پایان عمر حضرت یوسف(ع)

 به قدری محبوبیت اجتماعی پیدا كرده و عزّت فوق العاده‎ای نزد مردم مصر داشت كه پس از فوتش بر سر محل به خاك سپاریش نزاع شد. هر طایفه‎ای می‎خواست جنازه یوسف در محل آنها دفن شود، تا قبر او مایه بركت در زندگی‎شان باشد. بالاخره رأی بر این شد كه جنازه یوسف را در رود نیل دفن كنند، زیرا آب رود كه از روی قبر رد می‎شد مورد استفاده همه قرار می‎گرفت و با این ترتیب همه مردم به فیض و بركت وجود پاك حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ می‎رسیدند.

صبر بسیار بباید پدر پیر فلك را                         تا دگر مادر گیتی چون تو فرزند بزاید
جنازه حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ را در میان رود نیل دفن كردند تا زمانی

به ادامه مطلب بروید................

 

ادامه نوشته

حضور برادران یوسف نزد او

برادران يوسف در مصر

سرانجام، تعبير خوابى كه يوسف براى پادشاه در مورد آمدن هفت سال فراوانى و حاصل‏خيزى انجام داد، تحقق يافت و يوسف با تدبير و انديشه خود به اداره امور پرداخت و غلاّت فراوانى را انبار نمود. و سپس هفت سال بعدى خشكسالى فرارسيد، و گرسنگى و قحطى ايجاد شد. به ويژه در كشورهاى مجاور، مانند فلسطين كه مردم آن سامان آمادگى براى چنين سالى نداشتند.

يعقوب و فرزندانش نيز مانند ديگران در تنگنا و سختى زندگى قرار گرفته و شنيدند

به ادامه مطلب بروید...............

 

ادامه نوشته

یوسف (ع)؛ رییس دارایی كشور مصر

یوسف (ع)؛ رییس دارایی كشور مصر

شاه مصر كه به طور كامل به پاكی و علم و درایت یوسف پی برده بود، به او علاقه شدیدی پیدا كرد. به اطرافیان دستور داد به زندان بروند و یوسف را به حضورش بیاورند تا او را محرم اسرار و امین امور خود قرار دهد. یكی از آنها نزد یوسف آمد، و بشارت آزادی را به یوسف ـ علیه السلام ـ داد؛ و او را نزد شاه آورد، شاه مقدم یوسف را مبارك شمرد، او را نزد خود نشاند. از هر دری با او سخن گفت، ‌ولی لحظه به لحظه به درجات مقام علمی یوسف ـ علیه السلام ـ بیشتر پی می‎برد، تا آن كه صد در صد شایستگی او را برای اداره مقامهای حسّاس كشور درك كرد و صریحاً به او گفت:

به ادامه مطلب بروید..................

 

ادامه نوشته

برخوردهای سیاسی حضرت یوسف (ع) با حكومت زمان

برخوردهای سیاسی حضرت یوسف (ع) با حكومت زمان

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَیْنَا إِلَیْكَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِینَ (آیه 3 سوره یوسف (ع))

ما بهترین حكایات را به وحی این قرآن بر تو می گوییم و هر چند پیش ازاین وحی از آن آگاه نبودی .

لَّقَدْ كَانَ فِی یُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آیَاتٌ لِّلسَّائِلِینَ (آیه 7 سوره یوسف (ع))

همانا در حكایت یوسف و برادرانش برای دانش طلبان و اهل تحقیق عبرت و حكمت بسیار مندرج است .

به ادامه مطلب بروید................

 

ادامه نوشته

نجات از چاه و ورود به كاخ

نجات یوسف ـ علیه السلام ـ از چاه به وسیله كاروان

یوسفِ مظلوم، شبهای تلخی را در میان چاه گذراند. سه روز و سه شب در میان چاه به سر برد، ولی خدای یوسف در یادِ او است. او را با الهام‎های حیاتبخش دلگرم كرده است. یوسف هر لحظه منتظر است از چاه بیرون آید. او در هر لحظه در فكر آینده به سر می‎برد. ارتباط دلش با خدا قطع نمی‎گردد. رنج تاریكی شب را با تاریكی قعر چاه و تنهایی و وحشت بر خود هموار می‎كند،‌ تا دست تقدیر با او چه بازی كند؟ و دیگر چه لباس امتحانی بر تنش كند؟!

كاروانی كه به همراه شترها و مال التّجاره از مدین به مصر می‎رفتند، برای رفع خستگی و استفاده از آب، كنار همان چاه آمدند.
بارها را كنار چاه انداختند. مردی را كه «مالك بن ذعر» نام داشت به

ادامه مطلب بروید.....................

 

ادامه نوشته

خواب حضرت یوسف(ع)و حسادت برادران

خواب حضرت یوسف(ع)و حسادت برادران

یوسف - علیه السلام - پیامبری است که خداوند متعال ، داستان زندگی اش را در قرآن نقل فرموده و از آن تعبیر به " احسن القصص " کرده است . پیامبری که داستانش در قرآن ، با بیان محبت بی دریغ پدر بزرگوارش ، یعقوب - علیه السلام - به او و هجران این دو آغاز می شود و پس از فراز و فرودهایی هیجان انگیز و زیبا ، با وصال این دو به انجام می رسد .این داستان جزئیات بسیار زیادی دارد که بیان همه ی آن ها خارج از حوصله ی این مقاله است ؛ قصد این مقاله آن است که با بررسی تطبیقی داستان حضرت یوسف با وجود نازنین حضرت مهدی - عجل الله تعالی فرجه الشریف - با استمداد از روایات اهل بیت - علیهم السلام - به بررسی سابقه ی تاریخی

به ادامه مطلب بروید.................

 

ادامه نوشته